معرفی برج دختر استانبول و روایت افسانهای آن
برج دختر یکی از زیباترین بناهای استانبول است که در یکی از جزیرههای کوچک اطراف بخش آسیایی استانبول قرار دارد و در قرن چهارم بنا شده است. بنایی که تاریخی قوی و داستانی جالب برای روایت دارد و تک و تنها در میان آبهای استانبول به ویژه هنگام غروب خودنمایی میکند. در ادامه این مطلب داستان برج دختر را روایت و بخشهای مختلف آن را معرفی میکنیم. چنانچه مایل هستید با سایر جذابیتهای این شهر آشنا شوید، میتوانید با بازدید از صفحات جاذبههای گردشگری استانبول، سفرنامه استانبول و راهنمای سفر استانبول سفری در قالب کلمات و تصاویر به دل استانبول زیبا داشته باشید.
معمولا بازدید از این بنا در برنامه تورهای مسافرتی استانبول گنجانده میشود و به نوعی میتوان آن را یکی از نمادهای استانبول امروزی نامید. برج دختر آنقدر جذاب است که حتی اگر فرصت بازدید از آن را نداشتید، از دور نگاه کردن آن میان آب دریا خالی از لطف نیست و سوژه جذابی برای عکاسی است. اگر با کشتی تصمیم داشتید از قسمت آسیایی به بخش اروپایی بروید، به احتمال زیاد از کنار برج دختر عبور خواهید کرد.
این برج در فاصله 200 متری ساحل اسکودار در بخش جنوبی تنگه بسفر قرار دارد. در طول تاریخ دچار دگرگونیهای بسیاری شده و حتی در دورههای مختلف از آن با نامهای متفاوت یاد میشده است. در اوایل ساخت، این بنا با نام لیندروس و دامالیس که نام همسر پادشاه آتن بوده، شناخته شده است؛ در دوران امپراطوری روم شرقی نیز نام آرکلا(قلعه کوچک) را بر آن نهادند.
بعد از تسخیر قسطنطنیه توسط توسط ارتش عثمانی، ساختمان آن تخریب شد و سازهای چوبی را جایگزین کردند که آن هم در یک آتشسوزی در سال 1719 از بین رفت. فرم امروزی آن توسط معمار معروف، داماد ابراهیم پاشا با استفاده از ساختاری سنگی بازسازی شد که بعدها کیوسکی شیشهای و گنبد به آن اضافه شد. بر روی یکی از سنگهای مرمر آن امضای سلطان محمد دوم توسط یکی از خوشنویسان مطرح آن زمان حکاکی شده است. در ادامه تغییرات ایجاد شده بر روی ساختمان این بنا در سال 1857 فانوسی را بر روی آن نصب نمودند، و بعد از گذشت هفتاد سال آن را با یک سیستم روشنایی اتوماتیک تجهیز کردند.
برج دختر در طول تاریخ خود را با شرایط سازگار کرده و در هر دورهای از آن استفادههای مختلف شده است. در مقاطعی از آن به عنوان مرکز جمعآوری مالیات کشتیهای تجاری، برج دفاعی و فانوس دریایی استفاده شده است، در اپیدمی وبای سال 1830 به ساختمان قرنطینه و ایستگاه رادیویی تغییر کاربری داد. در سال 1964 به ساختمان وزارت دفاع مبدل گشت و 18 سال پس از آن به شرکتهای دریایی واگذار شد. امروزه نیز مانند دیگر بناهای تاریخی استانبول تبدیل به جاذبهی گردشگری شده است و در طبقه همکف خود رستورانی را جای داده است. همچنین بخشهای دیگر آن به موزههایی با ورودی رایگان تبدیل شدهاند.
افسانههای برج دختر
داستانها و افسانههای جذابی در مورد این ساختمان تاریخی نقل میشوند. طبق روایات، این مکان میعادگاه دو عاشق بوده است، لیندروس و راهبهای جوان با نام هیرو که در این برج زندگی میکرد. هر شب هیرو آتشی برای معشوقهاش روشن میکرد تا او را به این جزیره راهنمایی کند. تا اینکه یک روز طوفان، آتش را در میان موجهای دریا میافکند و لیندروس راه جزیره را گم میکند و در تنگه بسفر غرق میشود. هیرو که بسیار تحت تاثیر این واقعه قرار گرفته است و دیگر توان مقاومت ندارد، خودکشی میکند.
دومین داستان به دختر پادشاهی مربوط میشود که طالعبینها بیشبینی کردهاند که به وسیله نیش مار از دنیا خواهد رفت. پادشاه برای محافظت از دختر، قلعهای را در میان دریا میسازد تا از گزند مار و طالع شومش در امان بماند، اما از بد روزگار ماری که در جعبه میوه مخفی شده بود، به جزیره راه پیدا میکند و دختر پادشاه را با زهر مهلکش از پای در میآورد.
آخرین افسانه هم، داستان مردی را روایت میکند که عاشق دختر حاکم مسیحی شده است. حاکم هم که تکفور نام داشت، برای جلوگیری از این وصلت دخترش را در قلعه محصور میکند. اما مرد عاشق افسانه ما به قلعه حمله میکند و با معشوقهاش به سوی غرب فرار میکند. نقل است که ضرب المثل «او که اسب را برمیدارد، از اسکودار میگذرد» برگرفته از این داستان است و به این معنی است که افرادی که عملگرا هستند زودتر به اهدافشان میرسند.
اگر تصمیم گرفتهاید که به استانبول سفر کنید، میتوانید با مراجعه به صفحه قیمت تور استانبول در سایت توریاب تورهای مختلف را با هم مقایسه و با خیال راحت برای سفر خود برنامه ریزی کنید.
نظرات کاربران