0/5 - (0امتیاز)
23 بهمن 1398 ساعت :18:49 6271

ترابزون کجاست؟

ترابزون یکی از شهرهای بزرگ ترکیه و بزرگترین شهر منطقه دریای سیاه است . جمعیت آن بالغ بر 770 هزار نفر (2015) و وسعت آن 664،4 کیلومترمربع است و در 1000 کیلومتری استانبول قرار دارد و زمینی 12 ساعت از پایتخت ترکیه فاصله دارد.

ترابزون به دلیل آب و هوای بارانی حتی در ماه های تابستان ، جنگل ها و کوه های زیادی دارد که دارای رودخانه ها و ارتفاعات زیادی است. جاده های بزرگی وجود دارد که ترابزون را به شهرهای دیگر وصل می کند ، بندر بزرگی برای حمل و نقل بین المللی در دریای سیاه و یک فرودگاه بین المللی دارد و این شهر به دلیل ماهی ، تیم فوتبال و صومعه سوملا مشهور آن مورد استقبال مسافران تور ترابزون است.

ترابزون

تاریخ

هنگامی که امپراتوری روم در اواخر قرن چهارم به دو بخش تقسیم شد ، ترابزون تحت حاکمیت امپراتوری روم شرقی باقی ماند که بعداً به عنوان امپراتوری بیزانس نامیده شد . هنگامی که روابط و جنگ بین بیزانس و اعراب آغاز شد ، اعراب مردم را تحت عنوان حاکمیت روم به عنوان روم و مناطقی تحت حاکمیت روم به نام دیار روم یا مملکت اول رم (سرزمین رام) نامیدند.آناتولی ، همانطور که در آن زمان تحت حاکمیت روم بود ، از آن به عنوان دیار روم یاد می شد. بعداً از آنجا که ترکان نیز پذیرفتند از کلمه Rum استفاده کنند.نمای ترابزون بیزانس اهمیت ویژه ای به ترابزون از نقطه نظر نظامی داد. در زمان سلطنت امپراتور جاستینیان در قرن ششم ، دیوارهای شهر کاملاً تعمیر و بزرگ شدند. جاده ای از ترابزون به ایران باز شد. کلبه های دفاعی به صورت خم ساخته شده و تلاش شده است تا مسیحیت برقرار شود تا قبیله کان ، ساکنان کنار جاده مطیع باشند. قنات های سنت یوجینیوس ساخته شدند.در قرن هشتم ارتشهای عربی مسلمان وارد آناتولی شدند و به ترابزون آمدند و به منطقه اطراف ارگ حمله کردند. آنها برای اولین بار آجیل فندق را دیدند.در قرن 9 میلادی ارتشهای ترکی مسلمان شروع به آمدن به منطقه ترابزون کردند و قسمت بیرونی ارگ تحت حاکمیت ترکهای مسلمان قرار گرفت. در داخل ارگ هنوز استعمارگران یونان وجود داشتند. در این دوره است که ساخت کلیسای سنت آن در منطقه ایوسیل به پایان رسید.در قرن 10th ، اسلام گرایی در خارج از ارگ سرعت بخشید و ترکها اطراف مسلمان شدند . دو تا از چهار مسیر یورش سلجوقی که در قرن یازدهم آغاز شد از منطقه دریای سیاه شرقی گذشت و در آن زمان ترابزون کشور بومی مسلمانان ترک بود . Canik یکی از هشت استان کشور بود که توسط ترکان مسلمان در آناتولی و نام ترکیه به تسخیر درآمد.شهر اصلی آن ترابزون بود (نام Canik برگرفته از کلمه Canika ، مکانی که قبیله Can می توانست در نزدیکی منطقه Macka در جنوب ترابزون زندگی کند) و به سمت غرب حرکت کرد و نام آن را سامسون گذاشت. با گذشت زمان ناشی از آن در نیمه دوم قرن یازدهم میلادی دو ترابزون وجود داشت: قسمت بیرونی ارگ تحت حاکمیت Danismeds بود. قسمت داخلی ارگ تحت حاکمیت بیزانس بود .پس از نزاع بر سر تاج و تخت در بیزانس ( استانبول ) در قرن دوازدهم ، خانواده کاممنوس از بین رفت ، الکسیس کاممنوس جوان به گرجستان فرار کرد. وی پادشاهی خود را در سال 1204 در گرجستان اعلام کرد و به کمک گرجی های مسیحی به ترابزون آمد . او ارگ را از والی بیزانس که در کنارش بود ، گرفت و ترابزون را به پایتخت پادشاهی خود تبدیل کرد. ایالت ترابزون پدیدار شد از آنجایی که پادشاه یک مسیحی آناتولی بود ، این ایالت نیز به عنوان ایالت روم ترابزون خوانده می شد. اما مردم با قصد اسیر آناتولی و جاهلانی که توسط آنها فریب خورده بودند از این نام استفاده کردند.

در قرن سیزدهم هنگامی که دولت ترابزون تأسیس شد ، ترکان سلجوقی دو بار ترابزون را محاصره کردند و آنها را به مالیات ملزم کردند. پادشاه ترابزون ، الکسیس کاممنوس ، ارگ را مستحکم کرد و خندق هایی در اطراف آن حفر شد. قسمت بیرونی ارگ به یک شهر تجاری بزرگ تبدیل شده و از آن به عنوان "مردمک کل آسیا" یاد شده است. کاخ پادشاه و ساختمان های رسمی در دشت های بلند قلعه داخلی قرار داده شده بود. زندگی تجاری کشور که از باتوم تا کرتپه از جمله کریمه که در دست جنوسی ها و ونیزی ها بود گسترش یافته است. در سواحل شهر قلعه ها و انبارهایی وجود داشت.در اواسط قرن سیزدهم ، دولت ترابزون ، كوچك ، كوپنیس را احاطه كرد. سفنیان تحت حاکمیت قبیله سونگورلو ، از زیرمجموعه اوکوک لشکر اوگوز که فرزند کارا هان و نوه ترک هان بود ، در مرزهای ایالت ترابزون مستقر شدند. در حالی که پادشاهان مسیحی در ارگ داخلی وجود داشتند ، اسلام به سرعت در ارگ بیرونی گسترش یافت. آهی اورن دده ، مبلغ اسلامی ، پس از درگذشت وی در قرن 14th در بوزته به خاک سپرده شد .در همین حال ، ترابزون به مرکز تجارت اروپا و آسیا تبدیل شد. اما دزدان دریایی مسلمان ، به ویژه اهل سینوپ ، به حمله به سواحل و غارت شهر پرداختند. پادشاه ترابزون ، الکسیس کاممنوس دوم (1297-1333) که قلعه گیرسون را بنا کرده بود ، دیوارهایی را در برابر دریا ساخته بود که قرار است اکنون منطقه Moloz باشد.در آغاز قرن پانزدهم ، تامرلان به آناتولی حمله کرد و ترابزون را نیز به اسارت گرفت. اما او آن را به امپراطوری خود اضافه نکرد ، وی تحت مدیریت پسرش هلیل میرزا مالیات داد.در سال 1411 کلیسای سنت ساواس که در دامنه بوزته ساخته شده بود ، تزئین شد. بنا به گفته مردم ساخت برج ناقوس و کلیسای جامع کلیسای سنت سوفیا در سال 1427 به پایان رسید و رسم تصاویر در آرکهای درب ورودی کلیسا در سال 1444 به پایان رسید.

مبارزات بسیار بدی برای تاج و تخت در ترابزون آغاز شده بود ، بدیهی بود که سالهای آخر دولت ترابزون فرا رسیده است. در واقع حاکم امپراتوری عثمانی سلطان مراد دوم در سال 1442 از دریا به ترابزون حمله کرده بود و با بردگان و مالیات به خانه بازگشت. سفیر ترابزون نیز در زمره کسانی بود که  پیروزی سلطان مفتح (فاتح) را تبریک گفت و در 1452 ، ابتدا قلعه بوگازکسن ( روملی حصاری ) ساخته شد تا پایان دادن به پیوند بین ترابزون و استانبول  رقم بخورد

ترابزون

پادشاه ترابزون کاممنوس چهارم برای نجات از فشار پرداخت مالیات به عثمانی ها شروع به جستجوی راهکارهای درمانی کرد و کوشید تا همه دولتها و ملل را از قفقاز و سواحل رودخانه فرات به فرانسه و واتیکان در مخالفت با دولت عثمانی را گرد هم آورد در پایان با به کار بردن سنت قدیمی ، موافقت ازدواج دختر خود با اوزون حسن بیگ ، حاکم آکویونلو را قبول کرد ، مشروط بر اینکه باید از ترابزون در مقابل عثمانی ها دفاع کند . آخرین پادشاه دیوید کاممنوس که در سال 1458 جای خود را گرفت ، ابتدا خواهرزاده خود را به اوزون حسن بیگ فرستاد تا او بتواند همسرش باشد و درخواست کرد که مالیات نگیرد. اوزون حسن بیگ در بازگشت به سلطان مفتح فاتح، خواست تا ترابزون مالیات ندهد ، و همچنین این که او می خواهد بدهی را که از اجدادش باقی مانده است برگرداند. فاتح  قبول نکرد و اوزون حسن بیگ ترسید و با فرستادن مادرش سارا هاتون به Ercincan ، طلب بخشش کرد ، سلطان مفتح فاتح گفت که در صورت عدم کمک به ترابزون خواهد بخشید ، اما سفر خود را به ترابزون ادامه داد و سارا هاتون را با خود برد. ارتش در بیبورت به دو دسته تقسیم شد . یک قسمت در ادامه مسیر مسیری جداگانه را به فرماندهی بزرگ ویزیت محمود پاشا ادامه داد. مسیری که فاتح به دنبال داشت بسیار دشوار بود ، خصوصاً هنگام عبور از کوه بلغار. سارا هاتون می خواست از این مزیت استفاده کند و سعی کرد فاتح را ترغیب کندتا از سفر منصرف شود اما او سخنان او را در نظر نگرفت و ترابزون از زمین و دریا محاصره شد و سلطان مفتح فاتح در دوشنبه ، 26 اکتبر 1461 وارد ارگ ترابزون شد ، وی مرحله ایالت ترابزون را که در طول تاریخ 250 سال به طول انجامید ، بست. فرمانده ناوگان و فرماندار گلبیولو کاظم بیگ مدیریت این شهر را به دست گرفت.سلطان مفتح فاتح قبل از هر چیز کلیسای Panaghia Krys Krysokephalos را به مسجدی تغییر داد و در آن نماز خواند . آن را مسجد اورتاهیزار می نامیدند . اکنون به آن مسجد فاتح گفته می شود . بعداً او کلیسای سنت اوژنس را به یک مسجد تبدیل کرد سلطان مفتح فاتح جواهرات باقی مانده از ایالت ترابزون را به مادر اوزون حسن بیگ سارا هاتون داد و او را برای پسرش فرستاد. فرزند کاممنوس ، پادشاه سابق ترابزون ، در منطقه ای به نام پرا در استانبول مستقر شد و اسلام را پذیرفت . مردم استانبول آن مکان را بیوغلو نامیدند و به معنای مکانی است که فرزند ترابزون بی در آن اقامت داشته است.سلیمان به استانبول بازگشت و ترابزون به "سانكاك" (پاسگاه) تبدیل شد كه بعداً به ایالت آناتولی محدود شد .

در سال 1489 پسر سلطان بیضید هان ، سلطان یاووز سلیم ، فرماندار ترابزون شد و به همراه مادرش گلبهار هاتون (ایسه) به ترابزون آمد. وی خود روشنفکران را در ترابزون برای نخستین فرزند متولدش سلیمان بزرگوار در سال 1494 جمع کرد. سپس به دلیل تهدید شیعیان در پارس ، او دیوارهای شهری در اطراف ترابزون بنا کرد. اما او نتوانست خطر سیاسی حاکم پارس را که وانمود می کند حاکم شرعی برای پدر و برادر بزرگتر خود ، والی اماسیا باشد ، متقاعد کند.. در پایان او با نیروهای خود که توسط شهروندان ترابزون تشکیل شده بود ، بر نیروهای شاه اسماعیل فشار آورد. در سال 1508 او بر سپاه ارتش بزرگ شاه غلبه کرد و آنها را از مرزهای خود بیرون کرد. او قصد داشت فراتر رود اما به خواست سلطان بازگشت .

یاوز سلطان سلیم با ارتش خود که توسط شهروندان ترابزون تشکیل شده بود به دریا رفت و بدون اجازه به قفقاز حمله کرد. و از دستورات پیروی نمی کرد ، می خواست پست فرمانداری در روملی داشته باشد تا در نزدیکی استانبول باشد. چون نتوانست آنچه را که می خواست ، بدست آورد ، از طریق روملی به ادرنه حمله کرد و توسط پدرش شکست خورد ( سلطان بیضید) ارتش او به کریمه فرار کرد. در سال 1512 صاحب زاده احمد در زمان حیات پدرش به استانبول فراخوانده شد تا حاکم شود. اما این بار ژانیارها عصیان کردند و او برگشت. پس از این ، یاوز سلطان سلیم فراخوانده شد و حاکم شد. یاوز به ورزش و علم علاقه داشت. وی در دوران حکومت خود از منطقه ای به نام "Atapark" به عنوان زمین بازی استفاده کرد. او تیراندازی و مسابقات را برای افراد جوان ترابزون برگزار کرد.

پس از ترک یاوز سلطان سلیم در سال 1512 ، اسکندر پاشا فرماندار ترابزون شد. در سال 1514 ارزینکان به یک ایالت تبدیل شد و ترابزون محدود به آن شد. اسکندر پاشا چهار بار فرماندار ترابزون شد. وی در زمان حكومت خود چشمه اسكندر پاشا را در سال 1519 در میدان بلدیه را بنا کرد.در دوره سلطنت کانونی سلطان سلیمان (1566-1520) دولت آناتولی به دو بخش تقسیم شد. روملی ( تراکی ) و آناتولی . پایتخت کشور جدید آناتولی Trabzon بود و زیرمجموعه هایی به نام های Kemah ، Bayburt ، Malatya ، Kahta ، Divrigi و Darende به ترابزون پیوستند. اما در سال 1534 دوباره سیستم اداری تغییر یافت. ارزروم پایتخت شد و ترابزون به ارزروم پیوست . در سال 1514 دیوارهای شهر ترابزون توسط سیروانزاده میرزا مفتح بیگ احیا شد.

در قرن هفدهم ، روس قزاق ها شروع به غارت سواحل دریای سیاه کردند . پس از آن ، عمر پاشا ، فرماندار ترابزون ، ناوگان قایق هایی با نام 'menkisle' را با 5 خدمه ترتیب داد و این حملات را متوقف کرد.در همین حال شورش ها در آناتولی آغاز شده بود. در اواسط قرن 17 هجری ، حمله دزدان دریایی کازاک به ساحل ترابزون به حملات روسیه تبدیل شد. به همین دلیل است که فرمانداران ترابزون معمولاً وظیفه اضافی بر عهده نگهبانی قلعه ها در مرزها بودند. ترابزون اغلب بدون فرماندار باقی می ماند و به جای فرمانداران توسط آقاس اداره می شد. نظم عمومی رو به وخامت گذاشت و فرمانداران نتوانستند خدمات خوبی را در شهر ارائه دهند.

حکیم اوغلو علی پاشا ، یکی از مشهور بزرگ وزیرها و فرماندار ترابزون در سال 1749 ، با مدیریت ماهرانه خود نظم عمومی را بهبود بخشید. وی مسجد کاراباس را ترمیم کرد . در سال 1754 به عنوان بزرگ وزیر منصوب در این زمان ترابزون در تجارت پیشرفت می کرد و فندق از ترابزون به روسیه صادر می شد. اما نظم عمومی به طرز وحشتناکی رو به زوال بود. Canikli Haci Ali Pasha که در سال 1772 به عنوان فرماندار به ترابزون فرستاده شد ، نظم عمومی را بهبود بخشید سپس ساری عبدالله پاشا ، که به عنوان برده خاندان Canikli پرورش یافته بود ، به عنوان والی به ترابزون فرستاده شد. در سال 1788 روند گمراه کننده در اداره ترابزون بدتر شد در آغاز قرن نوزدهم حملات روسیه به سواحل ترابزون تقویت شد. روسها قلعه های آزاک ، آناپا و فاس را در مرز تصرف کردند و در سال 1810 در سواحل سارگانا آکابابات فرود آمدند. در حالی که هازنینارزاده عثمان پاشا که در سال 1827 به عنوان فرماندار به ترابزون فرستاده شد ، در منطقه خود در برابر حملات روسیه اقدامات احتیاطی محافظتی انجام می داد ، وی همچنین در تلاش بود تا جلوی شورش های مکرر آقاس را بگیرد. در سال 1834 او کاملاً شورشها را متوقف کرد و نظم عمومی را بهبود بخشید. وی باعث شد که خانواده های برجسته Tuzcuoglu به مناطق Ruscuk و Varna مهاجرت کنند.

در نتیجه بهبود نظم عمومی ، زندگی تجاری و کارهای عمومی فعال شد. چارلز Texier که در سال 1832 به ترابزون آمد ، در کتاب معروف خود به نام آسیای صغیر اطلاعات زیادی در مورد ترابزون ارائه کرد و از ترابزون به عنوان مرکز ترانزیت شرق یاد کرد. هنگامی که کشتی های بخار تورهای خود را در سال 1836 در دریای سیاه آغاز کردند ، حمل و نقل تجاری در دریای مدیترانه به سمت دریای سیاه انجام شد . در سال 1837 مسجد فاتح در اورتاهیزار تعمیر شد و یکی از اتاق های آن به عنوان صدیروان (چشمه وضو قبل از نماز ) ساخته شد. مسجد یارسیدر سال 1842 ساخته شده است. در سال 1842 كتابخانه Fetvahane ساخته شد. عبدالله پاشا به جای برادرش هژنینارزاده عثمان پاشا که در سال 1842 درگذشت فرماندار شد و در کارهای عمومی ترابزون سهم بسزایی داشت.

كتابخانه های هاتونیه و فاتح در سال 1844 ساخته شد ، چشمه کالچیوغلو ممسیس آقا در سال 1845 ساخته شد. در سال 1848 اسماعیل پاشا ، وزیر آثار عمومی ، به همراه گروهی از متخصصان به ترابزون آمد تا پروژه مربوط به ترابزون - جاده بغداد را در سال 1849 مورد بررسی قرار دهد. چشمه عبدالله پاشا به بهره برداری رسید. در سال 1850 Saraczade ، در 1851 Medreses Pazarkapi تأسیس شد ، کتابخانه Imaret گسترده شد. ترابزون در اواسط قرن نوزدهم به مرکز حمل و نقل فشرده حمل و نقل تبدیل شد. تجارت در بندر ترابزون به طور مداوم گسترش یافت. ترابزون مرکز یکی از 39 استان امپراتوری عثمانی بود . Sebinkarahisar ، Samsun ، Batum و Maradit شهرستانهای تحت کنترل ترابزون بودند.حمل و نقل منظم دریایی بین ترابزون و استانبول هر پانزده روز انجام می شد و برای رفتن به شرق نیاز به یک بزرگراه خوب ساخته شده بود. به همین دلیل ، اسماعیل پاسا ، وزیر امور عمومی ، در سال 1850 به ترابزون آمد و ساخت بزرگراه ارزروم - ترابزون آغاز شد.

مدارس ابتدایی و متوسطه که با روش های جدید تدریس می شوند در سال 1852 به بهره برداری رسید. مرداب باتوم خشک شد ، آب تمیز آورده شد ، و مسجد عزیزیه در سال 1862 ساخته شد. ترابزون به شهری تمدنی و خوش ساخت تبدیل شد. در سال 1863 مسجد سنت سوفیا (ایاصوفیا) ترمیم شد ، تصاویر در این مسجد با گچ پوشانده شد. پله هایی برای ناقوس که به عنوان مناره استفاده می شد ساخته شده است .استانها از بین رفتند و شهرهای بزرگ در نیمه دوم قرن 19 سازماندهی شدند. ترابزون نیز به یک شهر بزرگ تبدیل شد ، و همچنین 4 استان به ترابزون اضافه شد: 1. استان مرکزی ترابزون 2. استان كانیك 3. استان لازستان 4. استان گوموش خانه

ترابزون شهری سرزنده و مرفه بود. یک مدرسه آمریکایی در سال 1865 به بهره برداری رسید و یک چاپخانه رسمی در سال 1866 تأسیس شد. سامسون ، که زیرمجموعه ترابزون است ، با طرحی جدید توسط دولت محلی در ترابزون طراحی شده بود کاملاً سوخته و بازسازی شد . در سال 1870 یک روزنامه رسمی به نام ترابزون و کتاب سال اول ترابزون چاپ شد.حمل و نقل دریایی در ترابزون در آن روزها افزایش چشمگیری داشت و چهار شرکت کشتی هفته ای یک بار تورهای استانبول ترتیب می دادند. میدان به نام "گاوور میدانی" (میدان شهرداری) قبلاً مکانی بود که مردم پیاده روی می کردند. این مرکز Champs Elysses یادآوری پاریس برای مردم بود. میدان کاواک مرکز ورزش و افراد سوار بر اسب بود که قبلاً در آنجا جرع (Javelin) بازی می کردند. جمعیت شهر حدود چهل هزار نفر بود. چند خانه زیبا وجود داشتدر شهر و جاده ای به سمت غرب در سراسر شهر وجود داشت. در حالی که در سال 1870 تغییراتی در بدنه اداری در حال وقوع بود ، زیرمجموعه سبین کاراهیزار از ترابزون جدا شد و به یک استان جداگانه تبدیل شد و گیرسون به عنوان استان بدست آمد. از طرف دیگر در سال 1872 ، شهرهای سورمن ، واکفیکبیر ، گورله و ایباستی به عنوان بخشداری از ترابزون به هم پیوستند.ترابزون روز به روز در حال توسعه بود. در سال 1875 یک مدرسه فرانسوی در این شهر به بهره برداری رسید. پیشرفت اقتصادی زیادی بوجود آمد و فندق به بلژیک نیز صادر شد. با شروع جنگ روسیه و ترکیه در سال 1876 ، از ترابزون به عنوان مرکز تأمین ارتش استفاده شد .

در سال 1883 یک مدرسه فارسی به بهره برداری رسید. Akcaabat که به دلیل دخانیات مشهور بود ، یومرا به دلیل داشتن آبهای میوه ای و درمانی ، مشهور بود ، ماکا به عنوان مرکز تولید لحاف ها ، پوشاندن اجناس مس با قلع و سنگ های حک شده ، شهرهایی بود که تحت کنترل ترابزون مرکزی قرار داشتند. از بندر بزرگی به نام Vakfikebir ، کره ، ذرت و حبوبات صادر می شد. سورمن یک بندر طبیعی بود و افرادی که در آنجا زندگی می کردند اکثراً ماهیگیر بودند. دانشمندان و هنرمندان زیادی در Of زندگی می کردند . در آن روزها دولت مشروطه حاکم بر امپراتوری عثمانی بود . وقتی اولین انتخابات برگزار شد ، ترابزون سه نماینده را به مجلس قانونگذاری فرستاد. مطابق توافق آيستفانوس ، باتوم تحت سلطه روسي وریزه در سال 1877 به پایتخت لاتستان تبدیل شد. مسعود زیور افندی ، که اشعار زیادی راجع به ماهی نوشت (حامی ، مانند ساردین) در سال 1880 درگذشت. لیلا حنیم ، که اشعار وی در بین زنان گسترده بود ، همسر سیری پاشا ، فرماندار ترابزون سپس. حمامی زاده احسان ، ساکن ترابزون ، که در ادبیات ترکیه جایگاه بسیار متمایزی کسب کرده است ، در سال 1884 به دنیا آمد.

در همین حال ، نزدیکترین شهرستان ترابزون Akcaabat در سال 1887 به منطقه فرعی تبدیل شده است. در اواخر قرن نوزدهم ، سورمن ، Akcaabat ، Vakfikebir ، Gorele ، Tirebolu ، Giresun ، Ordu ، Yomra ، Macka ، Sarli و Tonya از مناطق فرعی Trabzon بودند. . ترابزون همچنان نقطه آغاز جاده بین المللی به ایران و شهر مهم بندر آناتولی شرقی بود . هشت آژانس کشتی وجود داشت که یکی از آنها محلی بود. در ترابزون نه کنسولگری وجود داشت . خلاصه اینکه شهری بزرگ و ثروتمند بود. ارامنه در ترابزون یک شورش آغاز شده اما به زودی در سال 1895 در بر گرفت.

هنگامی که جنگ جهانی اول در سال 1914 آغاز شد ، دولت استانبول نتوانست بی طرفی خود را حفظ کند و موظف شد از طرف آلمان وارد جنگ شود. روزهای فاجعه بار برای ترابزون آغاز شد. این شهر توسط 23 کشتی جنگی روسیه در اول نوامبر 1914 بمباران شد. گلوله های بمبی به دنبال یکدیگر قرار گرفتند ، و گروه بزرگی از جوانان از ترابزون در نبرد ساریکامیس در شرق ترکیه جان باختند . با ادامه بمباران ها ، سربازان زمینی روسیه در 24 فوریه 1916 از مرز ساحل عبور کردند و ریزه را اشغال کردندو به مرز Of آمدند. مردم از مناطق و ولسوالی های آن به 2500 سرباز تحت فرمان Gurcu Avni Pasa ، فرمانده آن منطقه پیوستند. آنها علی رغم وضعیت خوب ارتش روسیه ، ارتش روسیه را در مرز ترابزون متوقف کردند. اما روسها در 5 مارس 1916 ترابزون را اشغال کردند. ترابزون در 24 فوریه 1918 از حمله دشمن نجات یافت و به وطن پیوست.

برخی می گویند نام شهر از یونانی "Trapezous" گرفته شده است؛ "trapezion" به معنای مکانی است که دارای چیزی است (چیزی از قبیل نفت سفید ، مکانی که دارای گیلاس است Trapezous نشانگر تپه مسطح در شهر قدیمی است که با دیوار قرون وسطایی احاطه شده است.

کلیسا / موزه ایاصوفیا در ترابزون

این بنا در معماری تحت پوشش صلیب یونان در دوران سلطنت پادشاه مانوئل اول کوممنوس در قرن سیزدهم ساخته شده است. مسلمان سلجوقی کارگران برای ساخت و ساز کلیسای ایاصوفیا کار می کردند و کلیسا خدمات خود را تا 1670 ادامه داد سپس عثمانی حمله کرد منطقه  در سال 1670 به مسجدی تبدیل شد و در طول جنگ جهانی اول به عنوان انبار و بیمارستان خدمت کرد. بعداً دوباره به عنوان مسجد خدمت کرد. نمازخانه در شمال کلیسا قدیمی تر و برج ناقوس است و در سال 1427 ساخته شده است. کلیسای ایاصوفیا در سال 1964 به موزه تبدیل شد و سپس به یک مسجد تبدیل شد.دوباره در سال 2013. در سه کیلومتری غرب شهر واقع شده است. این نباید با موزه هاگیا سوفیا در استانبول اشتباه گرفته شود .نام آن از یونانی گرفته شده است: ایاصوفیا به معنای حکمت الهی است.

کلیسا / موزه ایاصوفیا در ترابزون

عمارت آتاتورک

این عمارت که توسط یک بانکدار یونانی ثروتمند به نام Konstantinos Kappagianidis ساخته شده است ، نمونه ای از معماری اروپای قرن نوزدهم است . آتاتورک هنگام بازدید از ترابزون در سال 1930 و در سال 1937 در این خانه ماند ، و در سال 1964 توسط شهرداری ترابزون خریداری شد ، پس از درگذشت وی در سال 1938 در کاخ دولمباهچه ، استانبول . این عمارت از سال 1964 به عنوان موزه به نمایش گذاشته شده است. در فاصله 7 کیلومتری مرکز شهر و در سوگکسو واقع شده است.

عمارت آتاتورک

سحن نهایی: برای دیدن تورهای ترابزون با توریاب در ارتباط باشید

تورهای مرتبط

عنوان تور، مدت اقامت و اسم آژانس
ایرلاین، تاریخ رفت و برگشت تور
قیمت و تلفن آژانس

نظرات کاربران