سفرنامه قبرس شمالی
سفرنامه قبرس شمالی
باید بگم قبرس شمالی (Northern Cyprus) بهشتیه واس خودش! من قبلا به قبرس رفته بودم، ولی چون زمان زیادی رو اونجا نبودم، نتونستم همه جای قبرس رو بگردم. خیلی دلم میخواست میتونستم دوباره یک سفر رو برنامه ریزی کنم و این دفعه حسابی توی قبرس شمالی بگردم. خب من از تنهایی سفر کردن اصلا خوشم نمیاد و نمیتونستم که نامزدم رو اینجا تنهایی ول کنم با اینهمه کار و خودم برم قبرس شمالی رو بگردم و خوش بگذرونم. پس صبر کردم و صبر کردم تا این که زمانش رسید و نامزدم تونست کاراش رو رو به راه کنه. پس دیگه انتطار کافی بود و میتونستیم سفرمون رو برنامه ریزی کنیم. وقت رو تلف نکردم و دست به کار شدم. درسته قبلا یک سفر کوتاه به قبرس داشتم ولی خب خیلی وقت پیش بود و شاید توی این مدت قوانین تغییر کرده بودن. پس باید دوباره کمی در مورد سفر به قبرس شمالی تحقیق میکردم و اطلاعات ضروری رو میفهمیدم. یکی دو روزی رو به خوندن مطلب در مورد قبرس شمالی اختصاص دادم و اطلاعاتم رو به روز کردم. با توجه به اطلاعاتی که در مورد قبرس داشتم، میدونستم که آب و هوای این کشور رویایی توی تابستون به شدت گرم و شرجیه. نه من و نه نامزدم، هیچکدوممون تحمل هوای شرجی و گرمای شدید تابستون رو نداریم، پس تصمیم گرفتیم توی تابستون سفری به قبرس شمالی نداشته باشیم. سفر ما توی بهار بود و اوایل اردیبهشت ماه به قبرس شمالی رفتیم. بگم قبرس شمالی یا بهشت؟ اسم بهشت برای این کشور رویایی بهتره! من که خیلی توی قبرس بهم خوش گذشت و مطمئن بودم قبرس شمالی هم فوق العاده میشه. سفرمون 3 روز بیشتر نبود، چون کارای زیادی داشتیم و باید برمیگشتیم هم به کارامون برسیم و هم مراسم عروسی رو برنامه ریزی کنیم. من نویسندگی رو خیلی دوست دارم و به خاطر همین همه خاطراتمون توی قبرس شمالی رو براتون مینویسم تا بتونم اطلاعاتی در مورد این کشور خاطره انگیز بهتون بدم.
اخذ ویزای توریستی قبرس شمالی
وقتی که به قبرس رفته بودم، باید ویزا میگرفتم و فکر میکردم قبرس شمالی هم همینطوره. ولی با یکم تحقیق فهمیدم که مردم ایران برای سفر به قبرس شمالی نیازی به ویزا ندارن. درسته! لزومی نداره که برای گرفتن ویزای توریستی قبرس شمالی به سفارت برید و مبلغی رو پرداخت کنید. خیلی راحت و بدون گرفتن ویزا میشه به قبرس شمالی رفت؛ پس شما هم مثل ما نگران ویزای توریستی نباشید و فقط با رزرو تور قبرس شمالی و بهتره بگم تور قبرس شمالی ارزان برنامه سفرتون رو بچینید. راستی! باید بهتون بگم درسته که ویزا لازم ندارید، اما باید پاسپورت با حداقل 6 ماه اعتبار، بلیط رفت و برگشت، و ووچر هتل رو همراهتون داشته باشید.
فرودگاههای قبرس شمالی
قبل از این که در مورد فرودگاههای قبرس شمالی بهتون بگم، باید بدونید که هیچ پرواز مستقیمی به سمت این کشور وجود نداره؛ اما پروازهای غیر مستقیم زیادی هستند که میتونید از اونا استفاده کنید. برای مثال ما از هواپیمایی ترکیش ایر (Turkish Airlines) استفاده کردیم. خب حالا نوبت فرودگاههای قبرس شمالیه. فرودگاه بین المللی ارجان (Ercan International Airport) توی قبرس شمالی یا بهتره بگم بخش شمالی نیکوزیا قرار داره و تقریبا بیشتر پروازهای بین المللی توی این فرودگاه فرود میان. فرودگاه ارجان تقریبا ۱۳ کیلومتر از شهر نیکوزیا فاصله داره. فرودگاه دیگهای که میشه ازش استفاده کرد، فرودگاه فاماگوستا (famagusta airport) که توی شهر فاماگوستا قرار داره. پرواز ما توی فرودگاه بین المللی ارجان فرود اومد.
هتلهای قبرس شمالی
ما برای این که بتونیم به این کشور بریم و از جاذبه های گردشگری قبرس شمالی لذت ببریم، اول از همه باید هتلمون رو رزرو میکردیم. وقتی داشتیم هتلهای قبرس شمالی رو میدیدیم چشمون به هتل آدا بیچ (Ada Beach hotel) خورد که یک هتل سه ستاره با امکانات خوب، فضای تمیز و دنجی بود. این هتل قیمت مناسبی داشت و ما هم که نمیخواستیم هزینه خیلی زیادی برای هتل اختصاص بدیم، پس همین رو رزرو کردیم. خب آخه همه ما میدونیم که هتل خیلی مهم نیست، چون فقط قراره شب رو توی اتاق هتل بخوابیم، پس خیلی لوکس بودنش برای ما مهم نبود، همین که تمیز باشه کافی بود. هرچند که قبرس شمالی هم مثل همه کشورهای توریستی هتلهای 5 ستاره و لوکس یا دو ستاره و ارزون قیمت داره.
روز اول گردش در قبرس شمالی
روز اولی که به قبرس شمالی رسیدیم و توی فرودگاه بین المللی ارجان از هواپیما پیاده شدیم، اول از همه به هتل رفتیم. ساعت حدودای 10 بود که به هتل رسیدیدم و خیلی خسته بودیم. پس رفتیم تا اول یکم بخوابیم و استراحت کنیم. خب من یک اخلاق بدی دارم و اون اینه که اگه صبح زود از خواب بیدار شم و در طول روز اصلا یک ساعت هم نخوابم، همه روز رو سردرد میگیرم. دلمون نمیخواست اینجوری بشه و نتونم جاذبه های قبرس شمالی رو با انرژی بگردم؛ پس یکم خوابیدیم. بعد از این که بیدار شدیم اول دوش گرفتیم و بعد رفتیم که نهار بخوریم. یک رستوران رو از قبل نشون کرده بودیم و میخواستیم بریم اونجا. رستورانی که انتخاب کرده بودیم، رستوران نیازیس (Niazi's Restaurant) بود. رستوران نیازیس یک رستوران زنجیرهایه که توی منطقه گیرنه، فاماگوستا، کیرنیا شعبه داره و ما به شعبه گیرنه این رستوران رفتیم. رستوران نیازیس غذاهای مدیترانهای، باربکیو و اروپایی سرو میکنه. نهارمون رو توی این رستوران خوردیم. ما غذای مدیترانهای سفارش دادیم. من شنیده بودم که غذاهای مدیترانهای به لاغر شدن خیلی کمک میکنن و با وجود این که غذاهای خیلی خوشمزهای هستن ولی اصلا چربی و کالری زیادی ندارن و در واقع غذای رژیمی محسوب میشن؛ به خاطر همین دلم میخواست حتما یک بار این غذاها رو امتحان کنم. وقتی طعم غذای مدیترانهای رو چشیدم دیدم که همه چیزهایی که شنیده بودم حقیقت داشت. کیفیت غذاها فوق العاده بود و خیلی هم خوشمزه بودن. لذیذ بودن این غذاها انقدر زیاد بود که دلم میخواست یک پرس دیگه هم سفارش بدم، ولی خب اونموقع دیگه غذای رژیمی نمیشد که! خلاصشو بگم بهتون، رستوران نیازیس فوق العاده بود، همه چیزش، الانم که دارم بهش فکر میکنم، بازم دلم میخواد برم به این رستوران و همه غذاهاش رو امتحان کنم. پیشنهاد میکنم بهتون حتما شما هم وقتی دارید تور لحظه آخری قبرس شمالی خودتون رو رزرو میکنید، رفتن به رستوران نیازیس رو هم توی لیست خودتون قرار بدید. بعد از این که نهارمون تموم شد، دیگه نوبت اولین جاذبه گردشگری قبرس شمالی بود. اولین جایی که رفتیم یکی از جاذبههای تاریخی قبرس شمالی به اسم کاروانسرای بزرگ خان یا بویوک هان (Büyük Han) بود. این کاروانسرا توی نیکوزیا قرار داره و تو سال 1572 ساخته شده. این کاروانسرا بعد از گذشت اینهمه سال به خرابه تبدیل نشده و با بازسازی، اون رو به یک بازار با ساخت و رنگ و بوی قدیمی تبدیل کردن. اگه دوست داشته باشید از یک محله قدیمی و تاریخی خرید کنید و از ساختمون باستانی اون لذت ببرید، کاروانسرای بویوک هان بهترین گزینه شماست. ما به این کاروانسرا رفتیم ولی خرید نکردیم، دلمون میخواست فقط بگردیم و ساختمون قدیمی کاروانسرا رو از نزدیک ببینیم و معماری تاریخی اون رو از نزدیک لمس کنیم. وقتی توی این کاروانسرا قدم میزدیم و مردم رو نگاه میکردیم که با چه شور و شوقی دارن خرید میکنن، با عطر و بوی معماری تاریخی، به گذشتههای دوری سفر میکردیم که هرگز ندیده بودیم و فقط راجبش شنیده بودیم! ولی این منطقه ما رو کاملا با گذشته و تاریخ آشنا کرد. شما هم اگه یک بار به کاروانسرای بویوک هان برید، حتما عاشقش میشید. تا دم دمای شب اونجا بودیم و حسابی گشتیم، دیگه گرسنه و خسته شده بودیم پس تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم. البته سر راه یکم هله هوله و شیرینی خریدیم تا توی ساحل اختصاصی هتل بشینیم، همینطور که از آب و هوای دلنشین لب آب لذت میبریم، کمی هم خوراکی بخوریم. وقتی به هتل رسیدیم هوا کاملا تاریک بود، به اتاقمون رفتیم و لباسهامون رو عوض کردیم، بعد به ساحل هتل رفتیم. نشستیم، قدم زدیم، کلی گفتیم و خندیدیم، از همه هم مهمتر خوراکیهامون رو خوردیم! دیگه خسته شده بودیم و باید به اتاق برمیگشتیم تا استراحت کنیم. روی تخت خوابهامون ولو شدیم و نمیدونم کی خوابم برد...
روز دوم سفر به قبرس شمالی
روز دوم صبح ساعت حدودای 8 بود که از خواب بیدار شدم. به زور نامزد تنبلم رو از خواب بیدار کردم و حاضر شدیم. رفتیم بیرون از هتل و یک لیوان چای با کیک گرفتیم تا صبحونه بخوریم. من خودم زیاد اهل صبحونه نیستم، ولی خب برای این که تا ظهر از گرسنگی نمیرم، رفتیم و یک لیوان چای با کیک خوردیم. بعد از تموم شدن صبحونمون به طرف ساحل اسکیپ (ESCAPE) راه افتادیم. سواحل قبرس شمالی، جزء زیباترین و بهترین سواحل دنیا شناخته شدهاند. البته شنیده بودم که توی یکی از این سواحل هم فصل خاصی وجود داره که لاک پشتهای در حال انقراض به طرف ساحل میان و اونجا تخم گذاری میکنن و خیلی دلم میخواست به اونجا برم؛ ولی متاسفانه فصلی که ما به اونجا رفتیم فصل تخم گذاری لاک پشتها نبود. ولی بد نیست که بدونید این ساحل معروف مخصوص تخم گذاری لاک پشتها ساحل آلاگادی (alagadi beach) که توی شهر گیرنه قرار داره. خب به هر حال ما به ساحل اسکیپ رفتیم. وقتی به اونجا رسیدیم، زیبایی بی حد و اندازه این ساحل ما رو به خودش خیره کرده بود. جدی میگم همه چیزایی که در موردش شنیده بودم حقیقت داشت. هم اون آبهاش شفافش زیبایی خاصی داشتن، خودش چشمها رو خیره میکرد! این ساحل جای خوبی برای تفریحات آبیه و خب ما هم عاشق آب و اینجور تفریحات هستیم. اول از همه کمی کنار ساحل قدم زدیم، از زیبایی و آرامش آب لذت بردیم و عکس گرفتیم. بعد رفتیم سراغ غواصی! خیلی وقت بود که دلم میخواست غواصی رو امتحان کنم ولی خب همه جا این امکان رو نداره و فرصتش پیش نیومده بود. ولی حالا دیگه وقتش بود! لباسای مخصوص غواصی رو پوشیدیم و رفتیم توی آب، فوق العاده بود. فکرش رو کنید، برید زیر آب و از نزدیک ماهیهای زنده رو لمس کنید و زندگی اونا رو تماشا کنید. حس خیلی عجیب و قشنگی بود. کمی میترسیدم ولی حس دوست داشتن اون لحظهها به حس ترسم غلبه میکرد. یک فردی هم بود که زیر آب از ما عکس و فیلم میگرفت. نامزدم همش کنارم بود و میترسید که حتی یک لحظه هم دستم رو ول کنه، از این میترسید که نکنه اتفاقی برام بیفته. حتی الان هم وقتی عکسهامون رو نگاه میکنم، میبینم که همش حواسش به منه و اصلا به ماهیها یا عکاس زیر آب کاری نداره! به هر حال کلی بهمون خوش گذشت و الان که دارم در موردش براتون مینویسم، دلم میخواد باز هم بتونم به غواصی برم. بعد از این که از آب بیرون اومدیم من رفتم سراغ یک تفریح آبی دیگه! بیچاره نامزدم هم مجبور بود دنبالم بیاد! تفریح آبی بعدی ما جت اسکی بود. جت اسکی دو نفره خیلی خیلی خوبه! بعد از این که یکم به نامزدم آموزش دادن و گفتن که جت اسکی چجوریه، دوتایی سوار شدیم و رفتیم روی آب. این یکی هم خیلی خوب بود. درسته به پای غواصی نمیرسید ولی لذت خاص خودش رو داشت و کلی بهمون خوش گذشت. بعد از این که تفریحمون توی ساحل اسکیپ تموم شد، دوباره رفتیم سراغ رستوران نیازیس توی گیرنه. این دفعه میخواستیم از غذاهای اروپایی رستوران سفارش بدیم. این نوع غذاهای رستوران هم واقعا خوشمزه بودن و من که خیلی دوست داشتم. وقتی نهارمون رو خوردیم، به طرف یه جاذبه دیگه راه افتادیم. جای بعدی که میخواستیم بریم شبه جزیره کارپاس (Karpas Peninsula North Cyprus) بود. این شبه جزیره جایی فوق العاد زیبا و اعجاب انگیزه که حتما باید به ماجراجویی در آن رفت. وقتی به این شبه جزیره رسیدیم، اول به طرف ساحل طلایی رفتیم. این ساحل مثل یک تیکه طلا میمونه که کنار آب میدرخشه. این ساحل منظره فوق العادهای درست کرده. این شبه جزیره بهترین جایی بود که توی قبرس شمالی رفتیم. ساحل طلایی، تپههای ناهموار پشت اون، آبهای آبی و شفاف منظره بی نظیری درست کردن. بهترین و زیباترین منطقهای که توی قبرس شمالی رفتیم، این ساحل بود ولی کمتر افرادی این شبه جزیره رو میشناسن و وقتی ما به اونجا رسیدیم تقریبا هیچ کسی اونجا نبود. ما کنار ساحل قدم زدیم، توی آب رفتیم، و روی تپهها کوه نوردی کوچکی کردیم. کم کم دیدیم هوا داره تاریک میشه پس سریع راه افتادیم که برگردیم، چون میترسیدیم وسیله برای برگشت پیدا نکنیم. پس سر موقع برگشتیم و از شهر دوتا ساندویچ سرد خریدیم و رفتیم توی ساحل اختصاصی هتل خوردیم. شب ساعت حدودای 12 بود که رفتیم توی اتاق تا بخوابیم. اول دوش گرفتیم و بعد رفتیم توی تخت خوابهامون تا بخوابیم. روز دوم هم اینجوری گذشت...
روز سوم گشت و گذار در قبرس شمالی
روز سوم باز صبح بیدار شدم و نامزدم رو به زور از خواب بیدار کردم. حاضر شدیم و رفتیم اول صبحونه خوردیم. مثل روز قبل چای و کیک خوردیم و راه افتادیم. آخرین جایی که میخواستیم بریم شهر باستانی سالامیس (Salamis Ancient City in North Cyprus) بود. این منطقه یکی از مهمترین و بهترین جاذبههای تاریخی کشور قبرس شمالی به حساب میاد؛ ولی اگه توی شهر نیکوزیا باشید باید سفر یک روزهای رو برنامه ریزی کنید تا این شهر باستانی رو ببینید. من و نامزدم هم که توی شهر نیکوزیا اقامت داشتیم، باید یک روز کامل رو اختصاص میدادیم تا از شهر سالامیس بازدید کنیم. به خاطر همین هم روز سوم گردش ما توی قبرس شمالی به رفتن به سالامیس اختصاص داشت. وقتی به سالامیس رسیدیم با ویرونههایی خیلی زیبا از جنس سنگ مرمر رو به رو شدیم. ما توی جادههای خاکی سالامیس قدم زدیم و از لا به لای ویرونههای فوق العاده زیبای مختلفی عبور کردیم. هر بار که به یک ویرونه یا همون آثار باستانی میرسیدیم، وایمیستادیم تا از نزدیک به این آثار دست بزنیم و با معماری اونا آشنا بشیم. مجسمههای خیلی بزرگ و قشنگی رو میدیدیم که متعلق به دوران هلنیستی بودن و مسیحیان توی گذشته سر اونا رو جدا کردن. ویرونههای دوتا کلیسای بیزانسی که توی زمینهای زرد رنگ یا همون پر از رازیانه وحشی توجه ما رو به خودش جلب کرد. یکی دیگه از جاذبههای این منطقه، آب انبار بزرگ سالامیس بود که عظمت و شکوهش ما رو به خودش خیره کرده بود. من بهتون گفتم که باید یک روز رو برای گردش توی شهر سالامیس اختصاص بدید، ولی بعد از این که خودمون به این شهر باستانی رفتیم، دیدم که حتی یک روز کامل هم برای گشت و گذار توی سالامیس کمه. دیگه کم کم وقت رفتن بود و باید برمیگشتیم. راه افتادیم و وقتی به داخل شهر نیکوزیا رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتیم کمی هله هوله خریدیم و به سمت هتل راه افتادیم. وقتی به هتل رسیدیم اول به اتاق رفتیم و وسیلههامون رو اونجا گذاشتیم. بعد به طرف استخر هتل رفتیم. کمی توی استخر شنا کردیم. من خیلی آب و استخر رو دوست دارم و نمیتونم از شنا کردن بگذرم. وقتی رفتیم توی استخر نامزدم دیگه نمیتونست من رو بیرون بیاره. فقط گرسنگی بود که تونست راضیم کنه از توی استخر بیرون بیام. پس از استخر هم بیرون زدیم و باز به اتاق برگشتیم. دوش گرفتیم و لباسامون رو عوض کردیم، بعد خوراکیها رو برداشتیم و به طرف ساحل اختصاصی هتل رفتیم. توی ساحل هم کلی قدم زدیم و زمان زیادی رو به حرف زدن گذروندیم. میدونید با پای برهنه و بدون کفش قدم زدن روی شنهای ساحل، شنیدن صدای آب آرامش خاصی به آدم میده. همونجا توی ساحل کمی هله هوله خوردیم تا ته دلمون رو گرفت و دیگه گرسنگیمون رفع شد. نشستیم و یک ساعتی رو همینجوری به آب نگاه کردیم. این کار آرامش خاصی به من میده و باعث میشه برای چند لحظه هم که شده همه مسائل زندگی رو از ذهنم بیرون کنم و فقط به خشم و آرامش هم زمان دریا فکر کنم. دیگه دیر وقت بود و نامزدم ازم خواست تا به اتاق برگردیم و استراحت کنیم که دیگه شب آخری بود که توی قبرس شمالی بودیم. دقیقا به همین دلیل بود که دلم نمیخواست به اتاق برم و بخوابم... اصلا دوست نداشتم اون چند روز رویایی و پر از آرامش تموم بشه و دوباره به کار و زندگی پر مشغله برگردم... ولی خب دیگه چارهای نداشتیم و باید وسایل رو جمع میکردیم، بعدش میخوابیدیم. پس به اتاقمون برگشتیم، وسیلهها رو مرتب کردیم و یه جا گذاشتیم تا صبح بتونیم بعد از این که حاضر شدیم کامل و با دقت جمعشون کنیم. وسیلهها رو که مرتب و جمع کردیم، به تخت خوابمون رفتیم و شب آخر توی قبرس شمالی هم تموم شد.
روز چهارم در قبرس شمالی
دیگه روز آخر بود و دلمون خیلی گرفته بود که باید برگردیم؛ ولی خب کاریش نمیشد کرد. بلیط پروازمون برای ساعت 6 عصر بود و میتونستیم تا اون موقع به یکی دیگه از جاذبه های توریستی قبرس شمالی بریم. خب ولی ما برای روز آخر هم برنامه داشتیم و برناممون رفتن به جاذبه گردشگری نبود! ما میخواستیم روز آخر به یکی از مراکز خرید قبرس شمالی بریم و یکم خرید کنیم. ما قرار بود به مرکز خرید 1001 ایرپورت (1001 Airport Mall) بریم؛ پس صبح زود که از خواب بیدار شدیم، وسیلههامون رو برداشتیم و بعد از خوردن صبحونه به شمت این مرکز خرید راه افتادیم. مرکز خرید 1001 ایرپورت توی تقاطع اصلی جادههای لوفکوشی / غازی ماگوسا به سمت فرودگاه بین المللی ارجان قرار داره. این مرکز خرید از ساعت 10 صبح تا 10 شب بازه. وقتی به اونجا رسیدیم و شروع به گشتن توی مرکز خرید کردیم، اصلا گذر زمان رو نفهمیدیم. من و نامزدم هر دو عاشق خرید هستیم و هر چقدر هم که توی مراکز خرید و بازارها بگردیم و خرید کنیم، باز هم خسته نمیشیم. ما یکم برای خودمون خرید کردیم و چندتا هم سوغاتی برای پدر، مادر، خواهر و برادرمون خریدیم. وقتی که دیگه ساعت 3 ظهر شد و دیدیم که داره دیر میشه و ما هم حسابی گرسنمون شده، به فودکرت مرکز خرید رفتیم و نهارمون رو هم اونجا خوردیم. بعد از این که نهار رو خوردیم بلافاصله به طرف فرودگاه راه افتادیم. به فرودگاه که رسیدیم کمی منتظر موندیم تا ساعت 6 بشه و زمان پرواز برسه... وقتی سوار هواپیما شدیم... سفر ما به قبرس شمالی تموم شد... امیدوارم بازم بتونیم به این کشور رویایی سفر کنیم...
این همه خاطرات من از سفر به قبرس شمالی و گشت و گذار توی این کشور خیال انگیز بود. امیدوارم تونسته باشم اطلاعاتی که میخواید رو توی این سفرنامه بنویسم، ولی اگه دنبال اطلاعات بیشتری هستید، میتونید به راهنمای سفر به قبرس شمالی مراجعه کنید. آهان! راستی داشت یادم میرفت! میخواستم بهتون بگم که اگه دنبال تور ارزان قبرس شمالی هستید و میخواید با کمترین هزینه به قبرس شمالی برید، رزرو تور لحظه آخری قبرس شمالی میتونه بهترین راه باشه. در ضمن توریاب یکی از بهترین ارائه دهندگان تور به همه جای دنیاست و میتونید با خیال راحت برنامه ریزی سفرتون رو به توریاب بسپارید.
نظرات کاربران