سفرنامه قشم ایران

خوشبختانه در کشوری زندگی می‌کنیم که شانس لذت بردن از ۴ فصل سال برایمان فراهم است و باید با گشت و‌ گذار در آن و پی بردن به نعمت های بی شمار خداوند شکر گذار این موهبت بی نظیرش باشیم. در فصل تابستان با سفر به شمال و غرب کشور روحمان را با هوای خنک جلا می‌بخشیم و در فصل سرما با سفر به جنوب کشور از گرمای کویر و دریایی آبی زیر اشعه طلایی خورشید بهره می‌بریم. اوایل آذر ماه بود که فرصت مرخصی کوتاهی برایم پیش آمد من نیز آن را غنیمت شمردم و تصمیم گرفتم برنامه سفری به جای خوش آب و‌ هوا بچینم و با همسرم به مسافرتی کوتاه برویم. بنظرم بهترین گزینه در این موقع از سال جنوب کشور است که هم دریا دارد و هم گرما. هر چه سریعتر تور قشم را خریداری کردیم و چمدان ها را بستیم و راهی سفر مورد علاقه ام شدیم.

روز اول سفر به قشم:

 پرواز ما ساعت ۱۰ صبح بود که خداروشکر سر وقت انجام شد و وقتمان هدر نرفت بعد از رسیدن به فرودگاه قشم تور لیدر به دنبالمان آمد و ما را به هتلی که قبلا رزرو کرده بودیم برد. بعد از کمی استراحت تصمیم گرفتیم به رستوران محلی که نزدیک هتلمان بود بریم و نهار ماهی کباب بخوریم که انصافا ماهی های جنوب بسیار لذیذ و خوش طعم هستند و البته با قیمتی بسیار مناسب، بعد از صرف نهار با استفاده از تاکسی به روستای شیب دراز رفتیم و از آنجا با قایق به جزیره هنگام رفتیم که خیلی دور نبود و برای پر کردن بعد از ظهر گزینه مناسبی بود. جزیره هنگام جزیره ای رویایی است با آهوانی که آزادانه در حرکتند و با دویدن به این سو و آن سو دل آدمی را با خود می‌برند. پارک دلفین، کروکودیل، ساحل لاک پشت ها و صدف های کمیاب و استثنایی که با قدم زدن می‌توانید مقداری را به یادگار این جزیره جمع کنید از جذابیت های این جزیره است و در نهایت تماشای غروب دل انگیز خورشید از پس قلاب ماهیگیران با آوای خوش مرغ های دریایی لذتی بس وصف ناپذیر است. بعد از تماشای غروب آفتاب به سمت روستای دراز شیب رفتیم ‌و از آنجا به مرکز شهر قشم برای صرف شام و در نهایت به یکی از هتل های قشم برای استراحت برگشتیم.

روز دوم گشت و گذار در قشم:

سعی کردیم صبح زود از خواب بیدار شیم تا بتوانیم دست کم دو جاذبه گردشگری قشم را از این سرزمین عجایب را ببینیم. ابتدا با ماشینی که کرایه کرده بودیم به دره ستارگان رفتیم تا از آنجا بازدید کنیم. دره ستارگان در نزدیکی روستای برکه خلف است و ۲۰ کیلومتر از قشم فاصله دارد. بعد از حدود ۲۵ دقیقه به دره ستارگان رسیدیم، دره ای مخوف و بسیار عجیب که حس قدم زدن روی مریخ به آدم دست می دهد، شکل گیری دره به خاطر فرسایش زمین طی میلیون ها سال اتفاق افتاده. ولی بر اساس داستان هایی خرافی که بین مردم محلی رایج است دلیل پستی بلندی های دره را افتادن ستاره ها بروی زمین می‌دانند به همین دلیل این اسم را بروی آن گذاشته اند. راه رفتن در بین دالان ها و ستون های سنگی و تماشای آسمان آبی از پس آن تجربه بی نظیری بود که بخاطر بازدید از آن تا اخر عمر خودم را تحسین می‌کنم. زیبایی دره در هنگام شب که ستاره ها با فاصله بسیار کم از زمین هستند دو چندان است که متاسفانه نتوانستیم از این شگفتی بهره ببریم.

بعد از بازدید از دره به سمت جزیره ناز رفتیم که در هنگاه غروب بهترین زمان بازدید از آن به دلیل جزر آب دریاست. با اطلاع از وضعیت جزیره کفش هایی مناسب پوشیده بودیم و تا جزیره که حدود ۱ کیلومتر راه بود پیاده رفتیم و از دیدن لاک پشت ها و ستاره های دریایی زیبا حسابی لذت بردیم و عکس هایی به یادگار گرفتیم و به سرعت به سمت ساحل برگشتیم چون آب دریا در حال بالا امدن بود. دیدن غروب خورشید از هر کجای جزیره قشم به قدری خیره کننده است که مات و مبهوت عظمت جهان هستی می‌شوید. بعد از دیدن غروب خورشید سوار بر ماشین به قشم برگشتیم و پس از صرف شامی مفصل از سمبوسه و فلافل تند به هتل برای استراحت بازگشتیم.

روز سوم سفر به قشم:

سعی می کردیم صبح زود از خواب بیدار شویم و وقتمان را به خوابیدن نگذرانیم. بعد صرف صبحانه ای مفصل در هتل دوباره به شخصی که روز گذشته ماشین را از او کرایه کرده بودیم زنگ زدیم تا ماشینی در اختیارمان بگذارد که او نیز به سرعت ماشینی فراهم کرده بود. امروز قصد بازدید از جنگل های رویایی حرا و بندر لافت را داریم. پس بدون فوت وقت به سمت شمال و غرب قشم حرکت کردیم. بندر لافت حدودا ۷۰ کیلومتر از مرکز شهر قشم فاصله دارد اما با دیدن مناظر زیبای بین راه اصلا متوجه گذر زمان نشدیم،  جزیره لافت با خانه هایی روستایی که در بین درختان گرمسیری جا خوش کرده اند، کوچه هایی باریک و بادگیر های بلند مشهور است و تماشای زندگی ساده روستایی و ماهیگیری مردم محلی در لنج ها جذابیتی‌ خاص دارد.

 بعد از پیاده روی در کوچه و پس کوچه های بندر لافت به سمت جنگل های حرا به راه افتادیم که خیلی هم نزدیک بود، بالاخره به جنگل رویایی حرا که جزو عجایب هفتگانه نیز حساب می‌شود رسیدیم، جنگلی از درختان مانگرو با عمری ۳۰ تا ۴۰ میلیون ساله که به بالا آمدن آب دریا تا نصفه به زیر آب می‌روند و به حالتی شناور در می آیند. این درختان در آب شور زندگی می‌کنند و تصفیه کننده طبیعی آب شور به شیرین هستند، به دلیل رطوبت زیاد این جنگل زیستگاه بسیار مناسبی برای پرندگان مهاجر است که گونه های نادری از پرندگان در بین درختان منزل گزیده اند. از دیدن این جنگل بی نظیر معلق سیر نمی شدیم اما از وقت نهار گذشته بود و باید فکری به حال شکم خالی می‌کردیم.

 در خانه های روستایی کنار جنگل اهالی روستا با دست پخت های بی نظیر خود و صمیمیت تمام پذیرای گردشگران هستند ما نیز دعوت آن ها را با جان و دل پذیرفتیم و نهاری مفصل از میگو پلو گرفته تا ماهی کباب و قلیه ماهی و انواع غذاهای دریایی به همراه سالاد خوردیم . بعد از صرف نهار باز هم به سمت جنگل رفتیم و به تماشای وداع خورشید با جزیره از لای درختان با ثمره پرندگان نایاب نشستیم و خاطره ای مانا از جنگل حرا برای همیشه خلق کردیم. بعد از غروب خورشید به مرکز شعر قشم برگشتیم تا هم استراحت کنیم و هم خودمان را برای رور آخر که مختص خرید است آماده کنیم.

روز آخر سفر به قشم:

مانند هر روز صبحانه را در هتل صرف کردیم و به سرعت به سمت مراکز خرید رفتیم تا به قسمت خوب سفر از نظر خانم ها بپردازیم. یکی از ویژگی های هتل محل اقامت ما که در یک تور لحظه آخری قشم نصیبمان شده بود، نزدیکی به بازار و مراکز خرید مهم قشم از جمله خورشید قشم، ستاره قشم و مرکز خرید میلاد بود که به راحتی و با پای پیاده از آن ها بازدید و خرید کردیم و سوغاتی هایی برای خانواده خریدیم. کم کم وقتمان رو به اتمام بود و باید سریعا به هتل می‌رفتیم تا خرید ها را در چمدان جا دهیم و منتظر تور لیدر باشیم تا ما را برای بازگشت به تهران به فرودگاه ببرد. اگر شما هم می خواهید خاطره سفر خود به قشم را با دیگران در میان بگذارید می توانید از قسمت سفرنامه های قشم وارد شوید. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد قشم می توانید راهنمای سفر به قشم را در توریاب مطالعه کنید.